نشانی

من نشانی از تو ندارم،اما نشانی‌ام را برای تو می‌نویسم: در عصرهای انتظار،به حوالی بی کسی قدم بگذار! خیابان غربت را پیدا کن،وارد کوچه پس کوچه‌های تنهایی شو! کلبه‌ی غریبی‌ام را پیدا کن، کنار بید مجنون خزان زده و کنار مرداب آرزوهای رنگی‌‌ام، در کلبه را باز کن و به سراغ بغض خیس پنجره برو! حریر غمش ‌را کنار بزن! مرا خواهی دید با بغضی کویری که غرق انتظار است، پشت دیوار دردهایم نشسته‌ام..........

عشق

وقتی خواستم زندگی کنم، راهم را بستند. 

وقتی خواستم ستایش کنم، گفتند خرافات است. 

وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است. 

وقتی خواستم گریستن، گفتند دروغ است. 

وقتی خواستم خندیدن، گفتند دیوانه است. 

دنیا را نگه دارید، میخواهم پیاده شوم

تنهایی

تنها شادی زندگیم این است که هیچ کس نمیداند تا چه اندازه غمگینم.........

بعد از یه مدت طولانی اومدم آپ کنم توی یه جای دیگه اما آپم شاد نیست!شاید دیگه اون گیتی سابق نیستم!

در ظاهر یه آدم بی نهایت شاد که هیچ احدی  فک نمیکنه من تو زندگی غم داشته باشم ولی در باطن یه آدم بی نهایت افسرده و غمگین!

نمیدونم چرا غم ها فک میکنن میتونن باهام بازی کنن!آخه یکی نیست بهشون بگه مگه من هم بازی شمام؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

خیلی خستم!از زندگی کوفتی که همش شده جدایی و غم!همش شده تنهایی!متنفرم!

در ظاهر کلی باهاتن ولی در باطن خیلی تنهایی !این سخت ترین حالیه که دارم!کسایی که دوسشون دارم وداشتم خیلی زود از دست دادم!خیلی زود تنهام گذاشتن و رفتن......

میترسم!میترسم بگم "دوستت دارم"تنها جمله  وحشتناکیه که وقتی بهش پی بردم زندگیم تماما شد تنهایی!

پ.ن*خیلی سخته کسی که برات عزیزه جلو چشات پر پر بشه و تو نتونی هیچ کاری کنی به جز گریه!